داستان سکوت کوهستان

سکوت کوهستان رعنا با خستگی کوله‌اش را جابجا کرد و برای مدت کوتاهی ایستاد تا بتواند مسیری را که آمده بود نگاه کند. کوه با صبوری و استقامت او را تشویق به فتح خودش می‌کرد؛ نفس عمیقی کشید هوای تازه به ریه‌هایش جان تازه‌ای می‌بخشید. سکوت سهمگین کوهستان به او قدرت فکر تازه و زندگی دوباره می‌بخشید؛ هر وقت با خانواده به کوهنوردی می‌آید آن هفته برنامه‌ریزی درسی و سایر […]